شماعی زاده - غریبه

ساخت وبلاگ

یه غریبه اومد از راه با من آشنا شد

با تمامه خستگی هاش با من هم صدا شد

خونه دل از محبت گرمو با صفا شد

به غروره گذشته رسیدم به هوایه گذشته پریدم

----

چی بگم ندونستم که غریبه هر چی باشه یک غریبه ست

ندونسته دلم رو به غریبه سپردم اون غریبه رو ساده شمردم

گوله چشمه سیاهش رو خوردم

رفت از این شهر که دلم رو به خون بکشونه

جونه من رو به لب برسونه

جایه دیگه آتیش بسوزونه

ندونستم که غریبه هر چی باشه یه غریبه است....

خطا كردم......
ما را در سایت خطا كردم... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zehn-e-abi بازدید : 94 تاريخ : شنبه 14 مرداد 1402 ساعت: 23:16