باز هم بعد از مدتها -بعد از گذروندن روزهای خیلی سخت و سرد خواستم ثابت کنم که هنوز زنده ام -بعد از کلی فکر و بدبختی تصمیمم رو گرفتم اگر مثل همیشه خدا کمکم کنه تا کمتر از دو ماه دیگه دارم میرم از ایران
با کلی خاطره با کلی ادم که خیلی دوستشون دارم و با جا گذاشتن کلی عقب ماندگی.
نمی دونم اما حس می کنم رفتنم توی این شرایط و وضعیت مملکت جوریه که انگار حالا حالا ها بر گشتی در کار نیست.
یک وقتایی به عقب نگاه می کنم به خانوادم-به تنهاییم-به خاطره هام و خیلی چیز های دیگه که جا نمی شه توی این جمله ها.
تنها چیزی که به زور تو دلم نگهش می دارم امید هست- سعیمو می کنم امیدمو از دست ندم-می دونم خیلی باید تلاش کنم و هنوز اول راهم.
آها
خدای من خیلی بهم نزدیکه و همیشه باهامه.
خطا كردم......
برچسب : نویسنده : zehn-e-abi بازدید : 93